در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آنست که مجنون باشي
دوست عزيز سلام
داستان عبرت آموزي بود و تا حدي شبيه داستان پسر مهزيار
که از نماينده امام مي خواست تا جايي براي بستن اسبش پيدا کند.
ديوانه کني هر دو جهانش بخشي
ديوانه تو هردو جهان را چه کند.
سلام
به نكته قشنگي اشاره كرديد
حكايت ما خاك نشينان است
خدا عاقبتمان را به خير كند
راستي با « عكي واقعي » بروز شدم .
يا علي
واي مطلبتون مو به تن ادم سيخ مي كنه! واقعا ما كجا و شيعه واقعي حضرت بودن كجا؟
سلام . وبلاگ خوبي داري و مطالب جالبي هم در وبلاگ مي نويسي
راستش خيلي دوست داشتم كه نظر شما رو هم در مورد وبلاگ خودم بدونم .
موفق باشيد
امان از دمپايي هاي دنيا... امان از حواس پرت ما
هر انكسي كه در اين حلقه نيست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوي من نماز كنيد
هم دلم سوخت...هم باز جاي شكر داره كه فهميده چي از دست رفت....
به نام خدا
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
با سلام و آرزوي موفقيت و تندرستي:
1- عيد سعيد قربان بر شما مبارك.2- تولد حضرت عيسي (ع) را هم به شما تبريك مي گوئيم.3- منتخب شدنت را پاس مي داريم و لايقش بودي.3- اعدام جنايتكار جنگي صدام خونخوار هم جاي تبريك دارد مگه نه؟بعضيها مثل من لايق شركت كردن تو دعاي عرفه رو ندارن.آخه مگه هر كي هر كيه.
به وبلاگ هيئتي ما هم سر بزن و نظرت را بده خوشحال ميشويم.
التماس دعاخادمان هيئت تعزيه خواني حضرت ابوالفضل(ع)