سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوشا آن که خود را خوار انگاشت ، و کسبى پاکیزه داشت ، و نهادش را از بدى بپرداخت ، و خوى خود را نیکو ساخت و زیادت مالش را بخشید و زبان را از فزون گویى درکشید ، و شرّ خود را به مردم نرساند و سنّت او را کافى بود ، و خود را به بدعت منسوب نگرداند . [ مى‏گویم بعضى این فقره و آن را که پیش از آن است به رسول خدا ( ص ) نسبت داده‏اند . ] [نهج البلاغه]
ادامه آرزوها - رایحه کودکی
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • به نام خدا

    یقین دارم  که جز چند نفر نوشته قبلی را ندیده اید .

    خوب این بار هم بنا به وعده ی که داده بودم ؛ بقیه مطلب را می نویسم . اما منتظر نکات کار بردی بعدی نباشید . زیرا وقتی کسی با همه اشتغالات علمی و تبلیغی به یک مطلب  می رسد و دوست دارد آن را به دیگران نیز منتقل کند و می بیند مثلا 8 نفر به آن سر زده اند و حتی  به خودشان اجازه نداده اند که یک پیام هر چند انتقادی دو خطه بگذارند ؛ ‏طبیعی است که دیگر دل و دماغی برای ادامه در خود نمی بیند . بگذریم .

    گفتیم که هر چه آرزو دارید، در یک کاغذ محرمانه بنویسید و یک هفته به آ سر نزنید .

    حالا یک هفته گذشت .

    اووووه   چه آرزو هائی؟

    دلم می خواهد تمام پول ها و طلا های دنیا مال من باشد...

    در چند ثانیه بتوانم به هر جای عالم سر بزنم...

    یک نوکر از جنس « ازما بهتران » همیشه دستورات من را مو به مو اجرا کند...

    و.... و..... و.....

    خوب آقا حالا یک هفته تمام شد و من کاغذ آرزوهایم را گشودم  می کوئی چه کنم؟

    خوب الان می گویم چه کن.

    به خودت و آرزوهایت خنده ات نگیرد

    یک کاغذ دیگر بردار

    و آرزوهایت را یک بار دقیق مرور کن و چند تای آن ها را گه واقعا محال و اصلا دست نیافتنی است ، خط بزن .

    نه  اگر دوست نداری از آن ها دل بکنی خط نزن  کنارشان یک - منها بگذار یعنی باشد برای بعد.

    خوب حالا چند آرزوی تقریبا دست یافتنی مانده با ده ها آرزوی ننوشته یا جدید .

    این آرزوهارا سه دسته کن

    1- آن هائی که تا آخر امسال ممکن است به همه یا بعضی از آن ها دست یابی.

    2-آن هائی که یا به خاطر مسائل مالی یا سن کم یا نبود امکانات به سال بعد یا سال های بعد موکول می شود.

    3- آن هائی که حتما باید با مقدمات درازمدت تر به وقوع بپیوندند . مثلاآرزوی یک بچه کاکل زری مامانی داری خوب تو که ازدواج نکرده ای و سن امروزت مناسب ازدواج نیست ، با ید صبر کنی تا خداوند ،  همسر مناسب تو را نصیبت کند و هر وقت صلاحت بود ، بچه هم به تو بدهد . این فقط یک مثل بود .

    می دانی که خداوند می فر ماید ما آب را فرستادیم اما این آب  باران باید با تابش آفتاب به دریاها و اقیانوس ها به صورت بخار در آید و بخار دربالا به صورت ابر ،  و پس از فعل وانفعالات فراوان ، به صورت باران درآید. خوب برخی از آرزوهای تو مانند بچه یا باران است که باید زمانش برسد.

    آرزوهای دسته دوم وسوم درهمان کاغذ قبلی بمانند و فقط آرزوهای دسته اول را به ترتیب شماره و اولویت ، در کاغذ جدید یادداشت کن و هر دو را  یک هفته دیگر در همان جای محرمانه بگذار .

    اگر مراجعات شما به این نوشته به حد نصاب رسید ؛ قسمت پایانی را ان شاءالله هفته بعد می نویسم و گرنه از ما به خیر واز شما به سلامت

    موفق باشید .

     صادق



    صادق راستی ::: سه شنبه 85/8/23::: ساعت 9:41 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 8

    بازدید دیروز: 2 کل بازدید :119711

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    ادامه آرزوها - رایحه کودکی

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<