سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا سخن که از حمله کارگرتر بود . [نهج البلاغه]
قسمت آخر آرزوها - رایحه کودکی
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • به نام خدا

    این هم قسمت آخر بحث آرزوها

    کار هم ندارم که شما می خواهید پیام بگذارید یا نه

    خوب  تا این جا رسیدیم که ...

    راستی چرا دو هفته صبر؟

    از قدیم گفته اند: هر حرفی می خواهید بزنید ، اول سه بار زبانتان را دور دهانتان بچرخانید ، بعد آن حرف را بیان کنید .

    چرا این را گفته اند؟

    چون در لحظاتی که سه بار زبان را دور دهان می چرخانید؛ خوب فکرمی کنید که این حرف درست است یا نه ؟ و آیا باید این حرف را اکنون بگویم یا بعد.

    خوب این بحث هم باید لا اقل دو هفته به نم گذاشته می شد .

    عزیزی از خوانندگان این درگاه ، پیام داده که سر کاری است . نه جان برادر خدا نیاورد روزی را که این قلم بخواهد بندگان خدا را سر کار بگذارد.

    خیلی حاشیه رفتیم.

    آن کاغذ محرمانه را باز کنید همان کاغذ دوم را که آخرین آرزوهای ممکن امسال را در آن نوشته بودید.

    یک نگاه ویراستاری دیگر و  به قول بعضی ها « سانسوری » دیگر به آن بیفکنید.

    اگر باز هم بعضی ازآرزوها را برای امسال زود می دانید، آن ها را هم خط بزنید یا در همان کاغذ اول بگذارید بماند.

    خوب حالا شمائید و چند آرزو با این صفات:

    1-آرزوی ممکن ( پس آرزوهای محال که حتی علم خدا هم به آن تعاق نمی گیرد نیست  ، مثل عبور یک کامیون از سوراخ یک سوزن خیاطی معمولی .  «بدون این که کامیون کوچک شود ، یا سوراخ سوزن بزرگ » ؛ که این امر قطعا محال است و به هیچ وجه انجام شدنی نیست.

    2- آرزوی  لازم . من همین الان اگر از خدا صد میلیارد دلار نقد بخواهم نمی دانم برای چه می خواهم و چگونه باید آن را خرج کنم  .اما ممکن است همین آرزو برای یک رئیس جمهور  هم لازم باشد و  هم خیلی کم .

    3-آرزوی دست یافتنی .بسیاری از آرزوها محال نیستند ، اما برای عده ای خاص ، دست یافتنی ؛ و همان آرزوها برای عده ای دیگر شبیه محال ؛ مثل دست یافتن به یک خودرو سواری مثل پراید یا سمند که برای یک بچه با پدری پولدار به راحتی دست یافتنی است و همین ماشین برای پدری کم پول ،  شبیه محال .

    حالا که برای آخرین بار از کاخ آرزوهای رؤیائی خود بیرون آمدید ، و به واقعیت ها آن چنان که در بیرون قابل تحقق باشند نگاه کردید؛ این چند آرزوی باقی مانده لازم  و ممکن و دست یافتنی را که شماره بندی کرده اید؛  به جریان بیندازید:

    1- زمان لازم

    مثلا فلان آرزو از الان تا سه ماه دیگر می تواند به ثمر برسد.

    2-مشاوره

    با کدام متخصص ، یا آدم وارد و دلسوز برای تحقق این خواسته مشورت کنم؟ 

    3-امکانات

    مثلا چه مقدار پول یا کتاب یا ابزار دیگر لام دارم؟

    4-نیروی کمکی

    آیا این خواسته را می توانم به تنهایی انجام دهم ؟ اگر به کمک احتیاج دارم ، با چه شرایطی و به چند نیرو نیازمندم ؟

    5- تصمیم نهایی

    برخی از عرفاء خود را مجازات می کردند مثلا با خود عهد می کردند که اگر فلان عبادت را انجام ندهند ، یا فلان حرف بیهوده را بر زبان جاری کنند ، سه روز یا 10 روز روزه بگیرند.

    این تصمیم نهایی باید بین خود و خدا یا در حضور یک استاد یا بزرگ خانه مثل پدر یا مادر یا عزیزی دیگر گرفته شود ، که اگر حضرت عالی وسط کار خسته شدید یا مثل یکی از خوانندگان ما: «حالش را ندارم » حالش را نداشتید؛ انگیزه خارجی و محرک قوی برای انجامش  داشته باشید.

    این شما و این هم (اراده ) و ( همت بلند) شما.

    اگر به مشکلی برخوردید ، مرا با خبرسازید.

    دوست شما : صادق



    صادق راستی ::: جمعه 85/8/26::: ساعت 11:26 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0

    بازدید دیروز: 2 کل بازدید :119703

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    قسمت آخر آرزوها - رایحه کودکی

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<