ازکلیه عزبزانی که پیام های محبت آمیز وسازنده فرستاده اند؛ تشکر ؛ و توقعی که در این گونه مسایل از وبلاگ نویسان به ویژه وبلاگ نویسان دینی و قرآنی دارم بیش از این  مقدار است .

بگذریم  صادق

به نام خدا

راستی چه آرزوئی دارید؟

چرا آرزوهای ما برآورده نمی شود؟

اووووه این همه آرزو؟؟؟؟؟

یعنی چه  ؟ مکر ما حق نداریم آرزو داشته باشیم؟

اصلا چه کار کنیم که آرزوهایمان  به عمل برسد؟

برو باباما از بچه گی همه اش تو رؤیا و آرزو به سر برده ایم تا حالا .

حالا واقعا امکان دارد آرزو های ما ؟.....

آری

ماءیوس نشوید .

می شود .

   چی ؟؟ همه همه آرزوها؟؟؟

صبر کن پیاده شو با هم برویم .

خوب جناب !!  راه حل؟

- آماده اید؟

یک صفحه سفید بردارید

کسی نبایدآن را  ببیند

تاریخ امروز را روی آن بنویسید

حالا هر چه آرزو از بچه گی داشته اید و برآورده نشده به اضافه آرزوهای امروزتان  همه را خوش خط و  زیر هم بنویسید

یک بار دیگر آرزوهایتان را مرور کنید

چیزی جا نمانده؟

خوب

کاغذ را تا کنید

درون یک پاکت یا جای امنی بگذارید

تا یک هفته به آن سر نزنید

جدی می گویم

معجزه ای قرار نیست اتفاق بیفتد

بعد از یک هفته پاکت را باز کنید

خوب هنوز که یک هفته نشده من چرا عجله کنم و دستور بعدی را بدهم؟

این یک دستور سر کاری نیست

خیلی هم جدی است

دوباره ان شاءالله به شما سر خواهم زد

به شرطی که شما هم به این نوشته سرسری نگاه نکنید

شما چه پیش بینی می کنید؟

نمی خواهید نظرتان را برای من خصوصی بفرستید؟

من تنظیم  پیام های وبلاگم را فقط خصوصی کرده ام

یعنی نظرات شما را کس دیگری جز من نمی خواند

پس هم نظر بدهید و هم منتظر بقیه مطالب باشید

دست حق همراهتان

صادق 

بسم الله الرحمن الرحیم

برای آنان که مایلند در وبلاگشان کار تحقیقی قرآنی انجام دهند؛ چند نکته کوتاه را به عنوان تذکز می آورم:

1-انتخاب واژه اولیه مثلا «رب»

( البته می دانید که باید از صرف و نخو هم بی اطلاع نباشید مثلا برای پیدا کردن واژه تقوی ؛‏به حرف « ت »رجوع نکنید ؛ بلکه از ریشه ثلاثی مجردش «و »( وقی یقی )تقوی را پیدا کنید.

برای این کار دو راه دارید یا کتاب« معجم المفهرس »نوشته محمد فؤاد عبد الباقی ؛ یانرم افزارهای موجود مثل « نور » و غیره

2-گزینش آیاتی که مربوط به « موضوع » منتخب شما باشند نه هم واژه موضوع ؛ به طور مثال : وقتی شما کلمه «قص » را انتخاب می کنید با آیات فراوانی روبرو می شوید که هم « قصه » در آن ها بیان شده هم « قصاص » که این دو هم واژه هستند ولی هم معنی نیستند.

3- پس از انتخاب آیات مورد نظر ؛ معانی آن ؛و ارتباط آن با موضوع ؛ بررسی می شود . این جا نیز سه راه دارید:

    اول : نرم افزار های موجود مثل: « نور »  یا «  تبیان »  یا « سلیم »  و « کوثر » و غیره .

   دوم:قران های با ترجمه مثل :ترجمه « الهی قمشه ای » یا « جهانشاهی » یا ترجمه « آیت الله مکارم شیرازی » .

   سوم کتاب های ویژه لغات قرآنی مثل: « مفردات » راغب اصفهانی یا « نثر طوبی » ابوالحسن شعرانی یا « قاموس قرآن »علی اکبر قریشی

4-مراجعه به تفسیر مثل: « تفسیر نمونه » یا تفسیر « نور » آقای قرائتی یا تفسیر  « راهنما »آقای هاشمی رفسنجانی.

از تفاسیر « المیزان » و« مجمع البیان » یا ترجمه آن ها هم حتما استفاده کنید.

تا این جا شما تحقبقات اولیه موضوع را انجام داده اید .

برای تدوین نهایی ؛ لازم می دانم تذکر اکید بدهم که چون قرآن مجید دارای ابعاد گوناگون است و برداشت های مختلف حتی متضاد هم از یک آیه آن می شود کرد ؛ بدون راهنمائی یک استاد مطمئن و مفسر ؛ در این مسیر گام بر ندارید .

         برای رفع خستگی شما یک خاطره جالب را این جا می آورم :

یک روز به شهید بهشتی (ره) گفتم من تحقبقاتی قرآنی در باره شیطان و نقشه های او و راه های مبارزه با او انجام داده ام ؛ می خواهم شما این تحقیقات را کنترل کرده و نظر بدهید تا خاطرم آسوده شود  ایشان پرسیدند آیا به تفسیر هم رجوع می کنید؟ گفتم بله

پزسیدند آیا شده جائی نظر شما با نظر مفسران اختلاف پیدا کند؟ گفتم گاهی اتفاق می افتد .

فرمودند آن جائی که نظر شما با نظر مفسران فرق دارد به من بدهید تا از نطر شما استفاده کنم .

( از بزرگواری و ادب ایشان خیلی تعجب کردم ایشان باید می گفتند : بچه ! آیا شده گاهی  « تفسیر به راءی کنی؟ »

آن قسمت را به من نشان بده ببینم چه دسته گی به آب داده ای ؟ )

ایشان از شهید « مفتح » درخواست کردند کل تقیقات من را کنترل کنند و چون شهید مفتح باید به دانشکده الهیات می رفتند؛ چندین روز صبح ؛ یک ساعت قبل از رفتن دانشکده ؛ در مسجد قبا حاضر شده و مفابل من می نشستند و من تک تک صفحات تحقیقاتم را برای ایشان می خواندم و ایشان با دقت به آن ها توجه می فرمودند؛ و حتی گاهی برگه را از من می گرفتند و خودشان مطالعه می کردند .

در پایان کار به شهید بهشتی فرمودند « من هیچ اشکالی در تحقیقات ایشان ندیدم » وخاطر من هم جمع شد الحمد لله .

از کلیه عزیزانی که به این نوشته سر می زنند خواهشمندم هر چه برایشان زحمت دارد این دفعه نظرشان را حتما بنویسند تا به نمایندگان مجلس و دیگران منعکس کنیم . زیرا من احتمال قوی می دهم که شما هم با من هم راءی باشید.

        با احترام پیشاپیش :صادق

صدا و سیما یک رسانه جمعی و متعلق به کل مردم ایران است.

در بسیاری از کشور ها  خیلی از شبکه های تلویزیون متعلق به بخش خصوصی است ؛ و طبیعی است که برای اداره تشکیلات عریض و طویل خود ؛ نیاز به قبول آگهی تبلیغاتی یا به قول سیمای جمهوری اسلامی ( پیام های بازرگانی ) داشته باشند ؛ مگر این که به صورت کابلی آن هم با آبونمان اداره شوند.

اما در ایران که احدی اجازه تآسیس تلویزیون به صورت خصوصی را ندارد و استفاده از ماهواره  ؛ هم به دلیل قانونی و هم اخلاقی ؛ محدودیت دارد؛ و مردم ناچارند کانال های همین تلویزیون را ببینند ؛  حق دارند نسبت به رسانه ملی کشورشان اظهار نظر کنند و با اعصابی آرام ؛ فیلم ها و سریال های مورد علاقه شان را مشاهده کنند « در این جا وارد بحث نقد برنامه ها و سریال ها نمی شوم که با چه مخارج گزاف ؛‏چه  برنامه ها و فیلم و سریال ها ؛ تحویل ملت می دهند .»

خوب با چنین شرایط ؛ سازمان صدا و سیما و به ویژه مدیریت محترم آن ؛ با چه مجوزی به خود اجازه می دهند در حساس ترین لحظات تماشای یک فیلم یا سریال ؛ با اعصاب آنان بازی ؛ و یک باره انواع تبلیغات کوبه ای که چون پتک اعصاب را در هم می ریزد؛ بر آن ها تحمیل کنند؟

اگر گناهی به نام « تضییع حق الناس » در همین رسانه بارها گوشزد مردم شده فقط برای دیگران است؟

آیا صدا وسیما که از چند ثانیه شروع کرده و آگهی هایش را به بیش از شش دقیقه رسانده فکر این را نمی کند که بازی با اعصاب ده ها میلیون انسان شریف ؛ چه گناه نابخشودنی است ؟

این مسآله را از کارشناسان فراوان روان شناس ؛ فقیه ؛ جامعه شناس و غیره که مرتب در همین رسانه از آن ها استفاده می کنید ؛ بپرسید.

اگر صدا و سیما بگوید بودجه ما کفایت برنامه هار ا نمی دهد؛ سه جواب موقت بنده می دهم و پاسخ های دیگر ر ا کارشناسان ارایه خواهند داد:

1-سیما را  خصوصی و کابلی کنید و مردم را در انتخاب شبکه های خود آزاد بگذارید. بودجه اش را هم از آبونمان ؛ ‏تآمین کنید .

2- بودجه صدا و سیما را از دولت تآمین کنید . « نفت را بشکه ای چند بودجه بندی کرده اید و الان بشکه ای چند می فروشید؟ آیا برای عظیم ترین رسانه فرهنگی واجتماعی کشور کمتر از فاضل آب ؛‏ ارزش قائلید؟

3-مخارج گزاف فراوانی به خاطر خیلی از مسائل بر صدا و سیما تحمیل می شود .ین موضوع را از هیآت های تحقیق وتفحص مجلس شورای اسلامی بپرسید که معمولا برای صدا وسیما به بن بست برخورد می کنند. این مخارج را کم کنید.

در خاتمه ؛‏می توانید آگهی ها را قبل و بعد از فیلم ها و سریال ها پخش کنید .« آن هم با کارشناسی روانشناسانه که به اعصاب ملت لطمه وارد نشود.

با تشکر مجدد و منتظر نظرات مفید و راه گشای شما عزیزان .

صادق

به نام خدا

امان از دست این بچه ها !!

چه خبر شده؟

بچه ها چه کار کرده اند که امان تو را بریده اند؟

     مرتب پای کامپیوترند. نه درس می فهمند و نه نماز و نه غذا.

خوب مقصر خودتان هستید. از چند سال قبل باید امروز را پیش بینی می کردید.

اولا به توصیه های ما یک بار دیگر رجوع کنید‏؛‏

ثانیا این موارد را هم امتحان کنید شاید مفید افتد (داخل پرانتز میگم بابای بچه ها هم امان مامان را با کامپیوتر بریده )

اما توصیه های مثبت:

1-چند سایت مفید را که قبلا خودتان دیده اید و در سطح کودکان یا نوجوانان هست به آن ها معرفی کنید.

2-خودتان هم گه گاه با آن سایت ها کار کنید یا از فرزندتان بخواهید که بخشی از آن را بیاورند که مثلا شما از فلان شعر یا فلان مطلبش یادتان بیاید.( اگر فقط یک کامپوتر دارید یا هرکدامتان یکی ؛ فرق می کند ) « آقا رو ... ما همان یکی اش را هم با هزار قرض و قوله تهیه کرده ایم . »

3-در حضور مادر یا بستگان از تسلط نسبی فرزندتان به کامپیوتر تعریف مختصری بکنید و همان جا به طور ضمنی و غیر مستقیم ؛  از وقت شناسی و توجه او به درس و سایر کار ها نیز تمجید کنید.

4-با مدرسه او ارتباط برقرار کرده و اگر صلاح می دانید و اولیاء  مدرسه نیز صلاح بدانند  طوری که او نفهمد ؛ پول جایزه را در اختیار مدرسه قرار داده و به او بگوئید که من با مدرسه ات صحبت کرده ام که اگر درس هایت بهتر شود ؛ به تو جایزه هم بدهند.( این امر اگر درست و روان شناسانه اجرا شود ؛ هم او را از کامپیوتر محروم نکرده اید وهم اثر نسبی بازدارنده خواهد داشت .)

5-اگر هم نرم افزار بازی در اختبار او قرار می دهید ؛ از بازی هایی انتخاب کنید که قابلیت ذخیره سازی تا زمان بازی را داشته باشد که اگر قطع شد ؛  نیاز به شروع از اول نباشد و گر نه در هر نوبت بازی ؛ به اندازه نوبت های قبل و به طور حتم بیشتر از قبل ؛ وقت او را خواهد گرفت .

6-اگر نرم افزار های درسی متناسب با کلاس او در اختیارش قرار دهید ؛ بی شک وقت مفیدی را به این کار اختصاص خواهد داد ؛ وعمر او به هدر نخواهد رفت .

7- نرم افزارها یا سایت های مفید دیگری هم هست او را مشغول کند مثل تست های روان شناسی  یا فال حافظ یاتعبیر خواب وغیره

 در خاتمه :

کلیه این توصیه ها و توصیه های قبلی باید با هماهنگی والدین و اولیاء مدرسه و به خصوص یک متخصص روان شناس و یک کارشناس مسائل دینی باشد ؛  تا نتیجه مطلوب تری حاصل شود .

        با احترام :صادق

به نام خدا

سلام علیکم

خسته نباشید

دراین جهان ارتباطات؛ وبلاگ یک وسیله رایگان و سریع برای ارسال نظریات به آن سوی دنیاست.

پس چه بهتر که این پیام ها به زبان روز و همگام با آخرین پیشرفت های وبلاگ نویسی باشد که به جای خود محفوظ ؛ حتی پیشرو نیز باشد که آن ها از این نوشته ها الهام ؛ یا با آن رقابت کنند.

برای تحقق این منظور ؛ در جریان آخرین کار های دیگران بودن ؛ سیستم های کاری آنان را شناسائی کردن ؛ و راه های جدید ابداعی وابتکاری را یافتن و به کار گرفتن و تجربه های جدید به دنیا و دوستان خود ارایه دادن.

در این مسیر معلوم است که یک دست صدا ندارد و وقت و زمان یک نفر هر گز برای یک چند صد هزارم آن هم کافی نیست.

این جا ضرورت یک کار جمعی برنامه ریزی شده احساس می شود با یک مدیر پا به کار ومحکم .

این تازه اول راه است .

ادامه مطلب...

بچه ها هم خوش حافظه اند ؛ هم کنجکاو.

برای آن ها خیلی جالب خواهد بود که با چت کردن ؛ صدای کسی را از آن سوی دنیا بشنوند یا او را   درهمان لحظه ببینند.

اما آن ها نمی دانند چه دام خطرناکی با همین چت می تواند برای آن ها گسترده شده باشد.

بچه ها ساده و زود باورند  و چون خودشان بی غل و غش هستند  ؛ این پدر ها و مادر ها هستند که باید هم با زیرکی که عکس العمل منفی بچه ها را بر نیانگیزد ؛ و هم با آگاهی کامل از چت و عواقب آن  ؛ و چت کنندگان  ؛ مراقب بچه هایشان باشند.

در این جا چند توصیه لازم برای استفاده از کامپیوتر و اینترنت و به وپژه چت ؛ به والدین گرامی و معلمان دلسوز تقدیم می شود:

ادامه مطلب...

با تشکر از عزیزانی که به این نامه گشوده یا وبلاگ سرزدند.

دوستی با نام پرنده سرگرمی را یکی از علت های وبلاگ نویسی نام برده اند.

من ضمن احترام به این نظر؛ فقط سرگرمی را کافی نمی دانم .

دوستی معما می پرسید که بهترین سرگرمی برای بچه ها در زمستان چیست؟ بعد از کلی جواب بچه ها خودش جواب می داد کلاه پشمی ؛ چون سر آدم را خوب گرم می کند.

اما نه عزیز ؛ عمر ما گرانبها تر از این است که فقط برای سرگرمی دست به این کار بزنیم .

وای چه وبلاگ هایی درست می کنند! دیشب سرم درد می کرد  قرص استامینوفن خوردم یا داشتم از پله ها پائین می آمدم دو تاپله سر خوردم واز این حرف های صد من یک غاز وغیره خوب حالا این ها را برای چه در وبلاگ می نویسی؟

اگر کسری محبت داری چرا هی به جون مامانت قسم می خوری ؟خوب بامامانت حرف بزن. درکت نمی کند؟

همین جناب پرنده گذراندن وقت را هم ضمیمه کرده اند.

دوستی در کلاس ما وقتی مدرسه می رفتیم به معلم می گفت : آقا ما حوصله مان سر رفته است .

می دانید معلم ما به او چه جواب می داد؟ می گفت برو کنار اداره پست وزبان خودت را در بیاور تا هرکه می خواهد تمبر پشت نامه بچسباند بتواند.

نه عزیز! سررفتن حوصله ها به خاطربی برنامه بودن در زندگی وتنظیم نکردن وقت های کار و فراغت است .

این نکته را هم بگویم که من هیچ گاه با تفریحات سالم ومفید مخالف نیستم به شرط این که بین تفریح وسرگرمی وبین تفرح سالم وناسالم فرق بگذاریم.

دنیای مجازی هم از پاسخ های دوستمان بود. دراین باره حرف هائی دارم که فعلا قصد پرچانه گی یا پر چانگی ندارم.

ازنظرات عزیزان عسکری؛معین؛عشقی ووبلاگ های قرانی هم تشکر می کنم.

قبل از بیان مطلب؛ دو پوزش:

اول -به من ایراد نگیرید که چرا وبلاگ خودت زیبا نیست؟ من هنوز فرصت مناسبی بعد از رمضان گیرم نیامده تا دستی به سروصورت این دفتر گشاده بکشم. (راستی اگر اسم فارسی خوبی جایکزین « وبلاگ » پیدا کردید خبرم کنید .

علی الحساب این پیشنهاد « دفتر گشاده» از ما.

دوم-این مطالب ممکن است برای شما سازنده نباشد من به عنوان تذکر ویاد آوری می گویم . امید است مقبول افتد.

پس برویم سر اصل مطلب:

در یک وبلاگ خوب؛ چند ویژگی وجود دارد:

1-قالب. که نیازی به توضیح نیست.

2-محتوا. که خیلی نیاز به توضیح دارد ؛ اما الان جایش نیست .

3-تنوع وگوناگونی مطالب .

4-به روز بودن .

5- دادن خدمات جانبی. مثلا:ساعت. تقویم  خلاصه اخبار یا گزیده مطبوعات .

6-محکم بودن ومنطقی و جوان فهم بودن محتوا (به ویژه روی محتوا تکیه می کنم.)

7-برقراری ارتباط صمیمی با خواننده ومراجعه گر؛ به وبلاک .

8-پذیرفتن نقد منطقی وتحمل نظرات مخالف .

9-داشتن ابتکار ونو آوری در همه زمینه های فوق.

ا با نظرات سازنده خود مرا خوشحال سازید .

ممنون   صادق

به نام خدا

شما برایچه وبلاگ می نویسید؟

غیر از کسانی که با پول بیت المال یا پول خودشان وبلاگ های تبلیغی درست می کنند؛ بقیه چه هدفی را تعقیب می کنند؟

آیا بی کارند؟

یا عقده ای هستند؟

یا تاجرند؟

یا جواب دیگری وجود دارد؟

دوست دارم نظرات شما را به بحث بگذارم

با احترام تمام :صادق