بسم الله الرحمن الرحیم
برای آنان که مایلند در وبلاگشان کار تحقیقی قرآنی انجام دهند؛ چند نکته کوتاه را به عنوان تذکز می آورم:
1-انتخاب واژه اولیه مثلا «رب»
( البته می دانید که باید از صرف و نخو هم بی اطلاع نباشید مثلا برای پیدا کردن واژه تقوی ؛به حرف « ت »رجوع نکنید ؛ بلکه از ریشه ثلاثی مجردش «و »( وقی یقی )تقوی را پیدا کنید.
برای این کار دو راه دارید یا کتاب« معجم المفهرس »نوشته محمد فؤاد عبد الباقی ؛ یانرم افزارهای موجود مثل « نور » و غیره
2-گزینش آیاتی که مربوط به « موضوع » منتخب شما باشند نه هم واژه موضوع ؛ به طور مثال : وقتی شما کلمه «قص » را انتخاب می کنید با آیات فراوانی روبرو می شوید که هم « قصه » در آن ها بیان شده هم « قصاص » که این دو هم واژه هستند ولی هم معنی نیستند.
3- پس از انتخاب آیات مورد نظر ؛ معانی آن ؛و ارتباط آن با موضوع ؛ بررسی می شود . این جا نیز سه راه دارید:
اول : نرم افزار های موجود مثل: « نور » یا « تبیان » یا « سلیم » و « کوثر » و غیره .
دوم:قران های با ترجمه مثل :ترجمه « الهی قمشه ای » یا « جهانشاهی » یا ترجمه « آیت الله مکارم شیرازی » .
سوم کتاب های ویژه لغات قرآنی مثل: « مفردات » راغب اصفهانی یا « نثر طوبی » ابوالحسن شعرانی یا « قاموس قرآن »علی اکبر قریشی
4-مراجعه به تفسیر مثل: « تفسیر نمونه » یا تفسیر « نور » آقای قرائتی یا تفسیر « راهنما »آقای هاشمی رفسنجانی.
از تفاسیر « المیزان » و« مجمع البیان » یا ترجمه آن ها هم حتما استفاده کنید.
تا این جا شما تحقبقات اولیه موضوع را انجام داده اید .
برای تدوین نهایی ؛ لازم می دانم تذکر اکید بدهم که چون قرآن مجید دارای ابعاد گوناگون است و برداشت های مختلف حتی متضاد هم از یک آیه آن می شود کرد ؛ بدون راهنمائی یک استاد مطمئن و مفسر ؛ در این مسیر گام بر ندارید .
برای رفع خستگی شما یک خاطره جالب را این جا می آورم :
یک روز به شهید بهشتی (ره) گفتم من تحقبقاتی قرآنی در باره شیطان و نقشه های او و راه های مبارزه با او انجام داده ام ؛ می خواهم شما این تحقیقات را کنترل کرده و نظر بدهید تا خاطرم آسوده شود ایشان پرسیدند آیا به تفسیر هم رجوع می کنید؟ گفتم بله
پزسیدند آیا شده جائی نظر شما با نظر مفسران اختلاف پیدا کند؟ گفتم گاهی اتفاق می افتد .
فرمودند آن جائی که نظر شما با نظر مفسران فرق دارد به من بدهید تا از نطر شما استفاده کنم .
( از بزرگواری و ادب ایشان خیلی تعجب کردم ایشان باید می گفتند : بچه ! آیا شده گاهی « تفسیر به راءی کنی؟ »
آن قسمت را به من نشان بده ببینم چه دسته گی به آب داده ای ؟ )
ایشان از شهید « مفتح » درخواست کردند کل تقیقات من را کنترل کنند و چون شهید مفتح باید به دانشکده الهیات می رفتند؛ چندین روز صبح ؛ یک ساعت قبل از رفتن دانشکده ؛ در مسجد قبا حاضر شده و مفابل من می نشستند و من تک تک صفحات تحقیقاتم را برای ایشان می خواندم و ایشان با دقت به آن ها توجه می فرمودند؛ و حتی گاهی برگه را از من می گرفتند و خودشان مطالعه می کردند .
در پایان کار به شهید بهشتی فرمودند « من هیچ اشکالی در تحقیقات ایشان ندیدم » وخاطر من هم جمع شد الحمد لله .
بازدید دیروز: 17 کل بازدید :121289
قصه های واقعی
خاطرات محرم
در باره این وبلاگ
وبلاگ و وبلاگ نویسی
با محققان
آرزوها
کلمات طلائی
پاییز 1386
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385